سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** برخورد دوگانه اصلاحطلبان با موضوع تروریسم؛ روزنامههای زنجیرهای حمله تروریستی در اسپانیا را دیدند ولی کشتار مردم در یمن و فلسطین را نمیبینند
حملات تروریستی در هر نقطه از جهان اتفاق بیفتد، محکوم است، حال غرب آسیا باشد یا اروپا و آمریکا؛ اما متاسفانه نوع برخورد اصلاح طلبان و روزنامههای زنجیرهای به حملات مشابه تروریستی در منطقه غرب آسیا و اروپا نشاندهنده رفتار دوگانه و تبعیضآمیز این جریان با پدیده تروریسم است.
در شرایطی که کشورهای اسلامی در منطقه با خون مسلمانان و اقلیتهای بیگناه رنگین شده، کشورهای غربی مدعی حقوق بشر در انفعال به سر میبرد و صد افسوس که این انفعال در برخی جریانهای داخلی نیز مشاهده میشود.
در سالهای گذشته بعد از هر حمله گسترده و بیرحمانه صهیونیستها و جریان تکفیری به مردم غزه و سوریه و عراق و یمن، رسانههای زنجیرهای بی تفاوت از کنار ان عبور میکنند؛ این در حالی است که جریان اصلاحات و رسانههای وابسته، درخصوص حوادث تروریستی در بارسلون اسپانیا که دهها کشته و مجروح برجای گذاشت، واکنشی کاملاً متفاوت از خود نشان دادند. این جنایت در صفحه اول تمامی روزنامههای زنجیرهای منتشر شد.
در این میان، واکنش یکی از روزنامههای زنجیرهای قابل تأمل است.
روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی با عنوان «چرا حملات تروریستی به بارسلون» نوشت:
«به طور کلی، کشورهای اروپای غربی به دلیل طولانی بودن عمر استعمار آنها در کشورهای عربی و آفریقایی مورد نفرت جمعیتهای عربی و آفریقایی است و در میان این اقلیتها در اروپا یک حس انتقامجویی نسبت به قدرتهای اروپای غربی وجود دارد. در اسپانیا اقلیت عربی در منطقه اندولس هستند که بسیار فقیر بوده و مشکلات زیادی دارند. در کل میخواهم بگویم که تروریستها از این شکافها برای حملات خود در اروپا استفاده میکنند».
این روزنامه زنجیرهای در بخش دیگری از این یادداشت نوشت:
«هدف تروریستها از حمله به بارسلون این است که نشان دهند هیچ کجای اروپا امن نیست. تروریستها میخواهند که امنیت در اروپا را زیر سؤال ببرند. اصولاً اسپانیا یک کشور درجه دوم اروپایی است که دخالت و مشارکتی هم در ائتلاف آمریکا و اروپا علیه تروریسم ندارد».
تحلیل نادرست این روزنامه اصلاح طلب در حالی است که شهروندان اروپایی تاوان مماشات سیاستمدارانشان با تروریستها و حامیانش را پس دادهاند. کارشناسان اذعان دارند که آلسعود اصلیترین مروج و حامی سیاسی و مالی ایدئولوژی سلفی تکفیری وهابی در سراسر جهان است. با این وجود و با علم به این واقعیت تلخ، دولتهای غربی نه تنها حاضر نیستند آلسعود را به ظاهر هم که شده محکوم کنند بلکه هر روز پیوندهای اقتصادی و سیاسی خود را با این رژیم قرون وسطایی بیشتر میکنند.
در حقیقت غربیها چشم خود را بر روی جنایات سعودیها به خاطر منافع گسترده میبندند تا سهم این دولتها، دلارهای نفتی سعودیها باشد و سهم مردم بیگناه، وحشت و مرگ. تروریستهای ساخته شده ازسوی غرب با ایدئولوژی وهابی در سراسر دنیا دست به جنایت میزنند و تا زمانی که این دوگانگی در مواجهه با تروریسم و تقسیم تروریستها به خوب و بد وجود دارد تروریستها در اروپا و آمریکا همچنان جولان خواهند داد و انسانهای بیگناه بیشتری توسط این گرگها قربانی خواهند شد.
** افراطیون اصلاحطلب برای برگزاری دادگاه علنی سران فتنه دبه کردند!
روزنامه بهار در یادداشتی با عنوان «حصر راه حل قانونی دارد» نوشت:
«در روزهای اخیر در میان شلوغی اخبار سیاسی و به ویژه موضوع بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی کابینه دوازدهم توسط مجلس شورای اسلامی، خبر دیگری که توجه علاقه مندان به موضوعات سیاسی را به خود جلب نمود موضوع اعتصاب غذای حجت الاسلام مهدی کروبی یکی از رهبران معترضان به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بود. همانطور که در اخبار آمده است ایشان دست به اعتصاب غذای خشک زده بودند و برای دست کشیدن از این کار دو خواسته اصلی را مطرح کرده بودند، اول آنکه ماموران وزارت اطلاعات که در منزل ایشان مستقر بودند از آن محل خارج شوند و دوم آنکه یک دادگاه علنی برای محاکمه ایشان برگزار گردد».
«با فرض برگزاری دادگاه علنی و رسیدگی به موارد اتهامی، به نظر میرسد که این میزان از مجازات ایشان (که البته در قوانین موضوع یا مجازاتی با عنوان حصر یافت نمیشود) با آنچه که (فرضاً) در دادگاه برای ایشان به عنوان حکم محکومیت در نظر گرفته میشد، با توجه به ماده ۵۱۲ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات برابری میکند. ماده مذکور حداکثر مدت حبس برای اغوای مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر با قصد بر هم زدن امنیت کشور، صرف نظر از اینکه موجب قتل و غارت بشود یا نشود را پنج سال در نظر گرفته است و حال آنکه این تنها مادهای از مواد قانونی است که میتوان آن را به نوعی با اعمال ایشان منطبق دانست».
در اینباره چند نکته قابل ذکر است:
اول اینکه این روزنامه اصلاح طلب، با رونویسی از رسانههای ضد انقلاب، سران فتنه را رهبران معترض به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ جا می زند تا بر خیانت بزرگ و نابخشودنی آنان در فتنه ۸۸ و به آشوب کشاندن ۸ ماهه کشور که ناشی از شهوت قدرت بود، سرپوش بگذارد.
دوم اینکه محاکمه در دادگاه از نگاه کسانی معتبر است که به قانون و مکانیسمهای قانونی تمکین میکنند. فتنه گران اگر قانون را قبول داشتند که تحریک به شورش و نپذیرفتن رأی اکثریت (دموکراسی) نمیکردند. برگزاری کنفرانس خبری از سوی یکی از سران فتنه و اعلام پیروزی قطعی، در حالیکه مردم هنوز در شعبههای رأی مشغول رأی دادن بودند، نپذیرفتن نظر نهادهای قانونی و امتناع از ارائه هرگونه سند و مدرک، دعوت به تجمعات غیرقانونی و حمایت از شرارتها و آشوبطلبیها و در نهایت بی ثبات کردن ۸ ماهه کشور، تنها بخشی از کارنامه سیاه سران فتنه در سال ۸۸ است.
سوم اینکه اولین شرط محاکمه سران فتنه و نشانه صداقت آنها و احزاب بازیگردان پشت سر آنان، این است که با صدای بلند به مردم بگویند در سال ۸۸ اولاً به مردم درباره تقلب ۱۳ میلیونی دروغ گفتهاند (چنان که خاتمی و تاج زاده و ... در پستو اذعان کردهاند) و ثانیاً از عدم تمکین به قانون پشیمانند و حکم بعدی قانون درباره قانون شکنی بزرگ خود را - هر حکمی که باشد- میپذیرند. وگرنه دبّه کردن این طیف کاملاً بدیهی و قابل پیش بینی است.
** تاجیک: دغدغه اصلی تکنوکرات ها، قدرت و ثروت است
«محمدرضا تاجیک» مشاور رئیس دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه ابتکار گفت:
«من به صورت خیلی جدی تکنوکراتها و بروکراتهای جامعه خودم را مانعی در روند طبیعی دموکراسی در جامعهام میدانم.
دلمشغولی و دلآشوبی تکنوکراتها و بروکراتها اصلاً دموکراسی و گفتمان نیست. بحثهای نظری و اندیشگی هم نیست. دغدغه و دلآشوبی چنین افرادی قدرت و ثروت است. تمام فضای آنها این است که بتوانند اهداف قدرت را تسخیر کنند و از آن طریق ثروت را داشته باشند و از این دو تلاش کنند جامعه را در توسعهیافتگی یک گام به جلو ببرند، اما (توسعه یافتگی عمدتاً اقتصادی) خیلی اهل فرهنگ، مباحث اندیشگی نیستند. برای همین است که یک خشکسالی اندیشگی ـ گفتمانی و فرهنگی در میان این تیپ افراد است و کمتر در فضای گفتمانیشان نشانی از این مباحث دیده میشود؛ بنابراین من فکر میکنم که یک مشکل اساسی همین است. ما تکنوکراتهایی داریم که سوپرتکنوکرات هستند و در تکنوکراتبودن خودشان غرق شدهاند. چیزی جز آن فضای تکنوکراتشان نمیبینند، همه تکنوکرات بودن رنگ خودش را به همه چیز پاشیده و طبیعتاً از آنان مردان و زنان صاحب اندیشه، گفتمانساز، جریانساز و اندیشهساز بیرون نمیآید، کما اینکه تاکنون بیرون نیامده است».
تاجیک پیش از این در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته بود که ژنرالها یکعده چهرههای تکراری هستند که هر موقع سفره قدرت پهن است حضور دارند.
در حال حاضر، حزب کارگزاران به عنوان پایگاه اصلی تکنوکرات ها شناخته میشود. این حزب در چینش کابینه و انتخاب شهردار تهران سهمی قابل توجه داشته است. چندی پیش، «محمد قوچانی» عضو حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه هفت صبح گفته بود: «جهانگیری نماد تفکر تکنوکراتی در دولت است».
گفتنی است تیپ مدیریتی کارگزاران یا همان تکنوکرات ها نگاه متفاوتی به قدرت و انقلاب است. این تیپ سیاسی همه انگارههای سیاسی را از حیث ملاحظات فردی میبیند. رفتارشناسی تکنو کراتها را باید در زندگی فردیشان دنبال کرد. سبک زندگی این جریان رفاه طلبی فردی است و سبک زیست سیاسی این نحله نعل به نعل زندگی فردیشان رقم میخورد.
** دولت اصلاحات، آمریکا را منزوی کرد!
«مصطفی تاجزاده» از محکومین فتنه ۸۸ در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «امروز قاطبه اصولگراها اعلام میکنند که اگر میخواهیم برابر جریانهای نژادپرست، انسدادطلب و تحریمگر در دنیا بایستیم، چاره نداریم جز اینکه همانند دوره اصلاحات به تعامل سازنده و گسترده با جهانیان بپردازیم و از این طریق، کاخ سفید را در انزوا قرار دهیم تا دست از ماجراجویی علیه کشورمان بردارد. یادتان هست که بوش در زمان اصلاحات اعلام کرد که ایران جزئی از محور شرارات است، اما نه تنها هیچیک از قدرتهای بزرگ جهان حاضر به تکرارسخنان او نشدند، بلکه حتی در درون آمریکا نیز نتوانست علیه ایران اجماع ایجاد کند و گام تازهای ضد ایران و ایرانی بردارد، زیرا سیاستهای دولت وقت عقلانی بود».
در اینباره گفتنی است وقتی خاتمی پیشنهاد اعلام سال گفت و گوی تمدنها را میدهد، آمریکا و انگلیس ضمن استقبال ظاهری، همان سال را به سال جنگ تمدنها تبدیل میکنند و ایران را به عنوان محور شرارت معرفی میکنند.
تجارب انباشته می گویند مداهنه و مماشات با دشمن ِ سر موضع و عنود، تنها بر گستاخی او میافزاید. «سعید حجاریان»-مرداد ۹۲- در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «ما در زمان ریاست خاتمی در حالی که با آمریکا کاری نداشتیم، جزو محور شرارت قرار گرفتیم».
کم نیستند آنها که به نام ایران و ملت آن حرف میزنند و نسخه انفعال و ترس میپیچند. اگر طیف خوشبین به غرب در دولت مدعی اصلاحات به کمک اشغالگران آمریکایی- انگلیسی در افغانستان شتافتند و عنوان «محور شرارت» را به عنوان دستخوش دریافت کردند، در پسابرجام نیز امتیازاتی را در حوزه هستهای، اقتصادی و تجاری- و بعضاً - سیاسی واگذار کردند که خروجی آن، زبان درازی و طلبکاری و فشار بیشتر غرب و پابرجاماندن تحریمها بود.
** اعتراض روزنامه اصلاح طلب به وزیر صنعت دولت یازدهم
روزنامه ابتکار در گزارشی نوشت: «محمدرضا نعمتزاده در واپسین روزهای حضور خود در وزارت صنعت ابلاغیهای را برای عدم الزام به درج قیمت روی بسته بندی کالا صادر کرد. با ابلاغ وزیر صنعتت، الزام درج قیمت مصرف کننده بر روی بسته بندی گروههای کالایی خوراکی و بهداشتی از ابتدای مهرماه سال جاری برداشته میشود».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «برخی کارشناسان معتقدند عدم درج قیمت بر روی محصولات سبب عدم شفافیت در بازار شده و این موضوع میتواند مورد سوء استفاده قرار گیرد... برخی معتقدند این موضوع میتواند منجر به افزایش قیمت محصولات شود.
برخی صاحبنظران اعتقاد دارند که درج قیمت مصرف کننده توسط تولیدکننده کاملاً به سود مصرف کنندگان و اهداف قانونی الزام درج قیمت است؛ لکن درج قیمت مصرف کننده توسط فروشنده نهایی کاملاً به ضرر مصرف کنندگان بوده و برای تولیدکننده علی السویه خواهد بود ولی منفعت غیر متعارفی برای شبکه توزیع و فروشنده نهایی دارد؛ و در این صورت برای رعایت حقوق مصرف کنندگان در زمینه اطلاع از قیمت کالا برای هر واحد صنفی، یک بازرس استخدام کرد و سازمان عریض و طویلی شکل داد تا بتوانند درج قیمت توسط فروشنده نهایی را کنترل کنند».
** وقتی رسالت بررسی صلاحیت وزرا توسط نمایندگان به مجلس مجیزگویی تنزل پیدا میکند
متاسفانه اخبار و حواشی این روزها درخصوص جلسات بررسی صلاحیت کابینه دوازدهم در مجلس ناراحت کننده و تأسف برانگیز است.
به عنوان نمونه، تعدادی از نمایندگان موافق، با هماهنگی طیفی مأمور شدهاند که بهجای موافق، بهعنوان مخالف وزیر پیشنهادی ثبتنام کنند تا شانس مخالفان واقعی را برای از قرعه بیرون آمدن تا حد ممکن کاهش دهند.
در همین حال روزنامه آفتاب در یادداشتی با عنوان «مجیزگویی به جای نقد» نوشت: «ما شاهد برخی رفتارهایی هستیم که دونشان نمایندگی است که در برخورد با کابینه اوج یافته است مثل نمایندگانی که چند روز پیش از بررسی صلاحیتهای وزرا به بیان انتقاداتی میپردازند و بعد از برگزاری چند جلسه با آنها نقطه نظراتشان تعدیل میشود یا آن دسته از افرادی که به عنوان نماینده مخالف برای ایراد نطق ثبتنام میکنند اما با رودربایستی در حمایت از وزیر صحبت میکنند. جای تأسف است این فضایی است که در کلان کشورر ایجاد شده است و افراد در تلاش هستند تا به جای پرسشگری و نقد با «مجیزگویی» و «حمایت» به جلب اعتماد بپردازند».
آفتاب یزد همچنین در گزارشی با عنوان «مجلس آرام» نوشت: «مخاطبان این روزهای پخش زنده جلسات مجلس شورای اسلامی از قاب تصویر تلویزیونهای خود شاهد تمجیدهای خارج از اصول و مخالفتهای نه چندان جدی، غیر حرفهای وگاه نمایشی بهارستانیها در جریان بررسی صلاحیتهای وزرای کابینه دوازدهم هستند. مجموعه این رفتارها انتقادات بسیاری را، هم از جانب مردم که این روزها به صورت زنده به تماشای جلسات مینشینند به همراه داشته و هم از سوی برخی کنشگران سپهر سیاسی ایران».
لازم به ذکر است که مجلسی که شأن نظارتی خود را به فراموشی سپرده و کاری به تصمیمات گرفته شده و برنامههای در دست اجرا نداشته باشد محصولی جز تقویت دولتی غیر پاسخگو در برابر مطالبات بحق مردم نخواهد داشت.